جاذبه های گردشگری استان البرز |
البرز در میان درههای پرپیچ وخم البرز، دره چالوس و رودخانه کرج در فصل های سرد سال، تحت تاثیر سیستم های شمالی، شمال غربی، غربی، به ویژه جنوب غربی بوده و دارای هوای مرطوب و خنک است. از جاذبه های طبیعی و گردشگری استان البرز، می توان به قله کهار، جاده چالوس، مجموعه دیزین، سد امیرکبیر، سد طالقان، باغ لاله های گچسر، باغ سیب مهرشهر، منطقه حفاظت شده زرینکوه طالقان، چشمه گلهگیله، چشمه شاهدشت، چشمه درمانی وله، چشمه های آب معدنی لمبران، عسلک ، و...رودخانه های جاری مانند آب لانیز، برغان، سیدک، آب ورزن، مورود، کرج، وارنگه رود، ولایت رود، آبشارهای فراوان از قبیل آبشار کرکبود، سیرود، هفت خوان، آبشار پیچه آدران، اورازان ... غارهای پنجعلی میناوند، یخ مراد،گسیل، چاه دیو ماهدشت، غار بادامستان وشته اشاره کرد.
|
|
|
|
|
|
|
|
از جمله آثار تاریخی و مذهبی استان البرز می توان به موارد زیر اشاره کرد:
امام زاده حسن (ع) ، امام زاده حیدر (ع) ، امامزاده محمد (ع) و امام زاده طاهر (ع)، کاروانسرای شاه عباسی، تپه تاریخی ازبکی، کاروانسرا و تپه تاریخی ینگی امام، موشِ لان تپه، کاخ شهرستانک، برج میدانک، قلعه گرگین صمصام در مرکز کرج، قلعه وکیل، حمام مصباح، پل دختر، تخت کیکاووس در جنوب کرج، آتشگاه، چهل دختران کلاک، خانه های سنگی اشتهارد، قلعه دیزبون اشتهارد، حمام محله صیادیه و ... اشاره کرد.
|
|
|
|
|
|
|
|
گویش اصلی مردم کرج، گویش ولایتی است. اما در روستاهای شمالی استان ، گیلکی، مازنی وتاتی گویش می شود. این در حالی است که افراد بومی شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد به زبان ترکی که لهجه ی ساوجبلاغی و کلمات کمتری نسبت به زبان ترکی مادری دارد، صحبت می کنند.
کرج، از دوران پیش از تاریخ و باستان نیز سرزمینی پرجاذبه و مرکز آب و آبادانی بودهاست. استعدادهای طبیعی و منابع آبی فراوان سلسله جبال البرز، همچنین خاک حاصلخیز دامنههای البرز و دشت منتهی به آن برای اجتماعات بشری مناسب بودهاست و دلیل آن آثار باستانی ارزشمندی است که در گوشه و کنار این جلگه وسیع و در حاشیه راههای ارتباطی کهن قابل مشاهدهاست.
تپههای آق تپه، مراد تپه و تپه مردآباد، قلعههای تاریخی تنگ گسیل و شهرستانک و آثار دوران اسلامی همچون برج میدانک مغولی، پل و کاروانسرای شاهعباسی کرج، کاخهای قاجاری و کاخهای رضا شاهی و محمدرضا شاهی حکایت از استمرار استقرارهای پی در پی در این منطقه دارد.
اطلاعات موجود حاکی است که کرج مدتی جزء مازندران و زمانی قسمتی از ری بودهاست و گاهی از روستاهای طالقان یا شهرستانک محسوب میشدهاست.
تا پیش از حمله مغول رفت و آمد کاروانها بیشتر از راهی بوده که از طریق سگزآباد و شهریار به ری میرفته. از این دوره به بعد راه قزوین - کرج - ری به قبلی ترجیح داده شدهاست ولی اهمیت کرج در دوره صفوی به دلیل قرار گرفتن بر سر راه قزوین به تهران و تبریز بیشتر شده و کاروانسراها، پلها و قلعههای ایجاد شده در حاشیه این جاده به آن هویت بخشیدهاست.
از مورخین معتبری که از کرج یاد کرده، مقدسی است. وی در سده چهارم هجری قمری از کرج به عنوان یکی از روستاهای ری نام بردهاست.در آغاز سده هفتم هجری قمری یاقوت حموی نیز کرج را تابع ری دانستهاست.
حمدالله مستوفی در سده هشتم هجری قمری کن و کرج را از ولایات تابع طالقان برشمرده و در ذکر رودخانههای عراق عجم از کوهرود نام میبرد که ویژگیهای آن به طور دقیق قابل تطبیق بر روی رودخانه کرج است.
در سدههای میانه اسلام و پس از آن به ویژه در عهد آخرین پادشاهان صفوی که تهران مقر حکومتی دربار میشود، مسیر قزوین - کرج - تهران مورد توجه قرار میگیرد و به احتمال فراوان کاروانسرای صفوی کرج قابل انتساب به همین دورهاست. باشکوهترین دوره تاریخی، دوره قاجاریه به ویژه عصر فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه بودهاست.
در این دوره کرج به علت همجواری با پایتخت و قرار گرفتن بر سر راه ارتباطی سلطانیه و تبریز مورد توجه سلیمان میرزا نیز بودهاست.
مجموعه سلیمانیه کرج به این مقطع زمانی تعلق دارد. در همین دوران سپاهیان زیادی از منطقه عبور کرده و یادداشتهایی از خود بر جای نهادهاند که برای دسترسی به اطلاعات جامع تر میتوان به سفرنامهها مراجعه کرد.
کرج از کلمه کراج به معنی بانگ و فریاد است. زیرا در تپه آتشگاه و کوههای کلاک و قلعه دختر شهرستانک و بز قلعه اشتهارد در ایام تابستان برای خبر رساندن و دیده بانی آتش افروزی میشد و در موقع جنگ بدینوسیله از هجوم دشمنان با خبر میشدند، در آن روزگار ممکن است، نام کرج، کراج بودهاست.
در فرهنگ نفیسی کرج به معنی گوی، گریبان، چاک و شکاف آمده و آنرودخانه ایست که در کوههای شمال غربی ری جاری میشد و بلوک شهریار و ساوجبلاغ را مشروب میسازد و نام دهی است در کنار این رودخانه که پادشاهان قاجار در آنجا بناها و قصرهای عالیه برپا نمودهاند. همچنین در کتب مختلف آمده، لفظ کرج از کلمه کرژ به معنی کوهپایهاست.
کرج با قدمتی دیرینه و جمعیتی انبوه و پیشینهای تاریخی تا رسیدن به کلانشهر کنونی راه پر پیچ و خمی را پیمودهاست. کرج در محدوده خیابانهای کشاورز و مصباح، روستایی تابع بخش ساوجبلاغ از توابع حوزه ۱۹ تهران بود و در این دوره مراکز اداری و تجاری آن گاهی تهران، برغان، کردان و هشتگرد بودهاست. سپس شهر کرج تابع شهرستان تهران شد و نمایندگیهای ادارات مرکزی به رتق و فتق امور آن میپرداختند.
این شهرستان با جهشی سریع از دوره روستایی و شهری گذشت و منطقه بسیار وسیعی را در بر گرفت. اشتهارد، شهریار، طالقان، ساوجبلاغ، کوهپایه و بخش حومه تابع استان تهران، همه قلمرو کرج به حساب میآمد.
پس از انقلاب اسلامی، با گسترش سریع و افزایش جمعیت و پیدایش قطبهای جاذبهای، کرج به چندین شهرستان و منطقه تقسیم شد؛ که اینک هر کدام از بخشهای پیشین به یک شهرستان و بسیاری از روستاهای اقماری آن خود به شهر و شهرکهایی تبدیل شدهاند.
محدودهای که امروز کرج بزرگ (شهر کرج) نامیده میشود، در گذشته شامل روستاهایی تابع حوزه کن، شهرستان شمیران، ساوجبلاغ و شهریار بوده است؛ و کلاک، سرجو، حصار، وسیه، باغ پیر، بیلقان، حسینآباد بیلقان، علیآباد پرگیرک، تپه مرادآباد، بیدستان، صحرای ویان، جوادآباد، نهر رستم، دره دروا، حسنآباد، حاجیآباد، صوفیآباد، وهرجرد (ورگرد)، دلمبر، حیدرآباد، میانجاده، شنبهدژ، نوزمین، سیاه کلان، کسین، کارخانه قند، حسینآباد مهرشهر،پیشاهنگی، گلدشت، جو مردآباد، سرحد آباد، آسیا برجی، سرآسیاب، ده کرج، حسینآباد راهآهن، شهر صنعتی، اطراف امامزاده طاهر و امامزاده حسن، باغ فلاحت و مناطق دیگری را در بر میگرفتهاست.
این شهرستان دارای آثار تاریخی بسیار است. آبادانی و توسعه کرج در دوره قاجار و پس از آن صورت گرفت. کاخ سلیمانیه نیز به دستور فتحعلی شاه در آنجا ساخته شد. شهرستان کرج در غرب شهر تهران، دارای دو بخش مرکزی اشتهارد، هفت دهستان و شهرهای کرج، اشتهارد، ماهدشت، کمال شهر، محمد شهر و مشکین دشت است.